یک گل میخ با استعداد من را در ایستگاه مادوریرا دید و از من خواست که ضبط کنم، که من بلافاصله این کار را انجام دادم و آن را به خانه آوردم تا مبل را آزمایش کنم. او با شور و شوق به من لعنتی داد و قطعاً با پایان داغ در آزمون قبول شد.
نگائو دوتادو، یک مرد سیاه پوست خوش اخلاق، من را در ایستگاه مادوریرا دید و درخواست ضبط کرد. من موظف شدم و او را برای یک جلسه کاناپه داغ به خانه آوردم، که شامل مهارت های دهانی شدید و پایان رضایت بخش خروس بزرگ سیاه بود.