من به عنوان یک دانشجوی کالج در حال تقلا، متوسل شده ام که خوابگاهم را با خواهر شوهرم به اشتراک بگذارم.بدون اطلاع او، مخفیانه او را تماشا می کردم و لحظات صمیمی او را به تصویر می کشیدم.یک روز با او روبرو شدم و او بدنش را به عنوان اجاره پیشنهاد داد.نمی توانستم مقاومت کنم.