ریا سان، یک بمب سیاه خیره کننده، از بی تجربگی دوست پسر سیاه پوست جدیدش لذت می برد. او او را مسخره می کند و وسوسه می کند، مشتاقانه او را در اولین برخوردش راهنمایی می کند. تبادل پرشور آنها با شدت خامی آشکار می شود و زیبایی تجربه آبنوس سیاه مشترک آنها را جشن می گیرد.